[ad_1]
حتی بعد از 10 سال دوری از کانون توجه ، دیوید بووی – مهمترین پست پاپ –بیتلز مبتکر – هنوز هم به سطوح بی نظیر جذابیت فرمان می دهد.
درست هنگامی که به نظر می رسید او به یک بازنشستگی با وقار افتاده است ، که هیچ کس تقلب نمی کند ، جهان یک روز صبح در ژانویه از خبر جالب توجه نه تنها یک آهنگ ، اکنون کجاییم؟ ، بلافاصله ، بلکه این آلبوم نیز بیدار شد .
در متن آلبوم ، اکنون کجا هستیم؟ – نگاهی متحرک و رو به عقب به سالهای برلین – شاه ماهی کمی قرمز به نظر می رسد. بووی گذشته ، پیری ، مرگ و میر را در نظر می گیرد: در شعر آهنگ عنوان “بدن من مانده است تا در یک درخت توخالی پوسیده شود” و من ترجیح می دهم به “گورستان” لغزان باشم.
چمن چگونه رشد می کند؟ این سesال را مطرح می کند ، “آیا اگر ساعت ها بتوانند به عقب بروند آیا هنوز هم مرا دوست خواهید داشت؟” (تو خواهی گذاشت) جهان را به آتش می کشید ظاهراً به خود پیش از ستاره شدن او می پردازد ، ریف و اعتماد به نفس نرم و صافی که به ما یادآوری می کند که او همیشه “آنچه لازم است” را داشته است. این نوستالژی قلبی با زیبایی که شما احساس می کنید خیلی تنها می توانید بمیرید مطابقت دارد.
حال و هوای پیچیده ای در جاهای دیگر وجود دارد ، احساسی از چیزهایی که خراب شده است. صدای واضح و جدی رسا و بد گویی Dirty Boys ، انگلیسی بودن خمیده خفاش های کریکت ، “Finchley Fair” و “همراه با پسران کثیف” را به تصویر می کشد.
ستارگان (امشب بیرون هستند) آن ستارگان را با مضمونی تکراری می بیند: “بی جنس و بدون مشکل” ، به طرز ناخوشایند “مانند آفتاب سیاه شده”.
آزمایشی ترین برش ، اگر می توانید من را ببینید ، اعلام می کند – در میان فضاهای جادویی ، ریتم های غلت برنده و آشفتگی های پراکنده نت ها و کلمات – “من نوع شما را سلاخی خواهم کرد”.
عشق از دست رفته باعث می شود جوانی شوم به نظر برسد – تازه گی زیاد است اما هنوز “ترس شما قدیمی است”. واضح است که این هیچ یک از دولتمردان پیر نیست که فقط با کمال میل به گذشته ای عاشقانه و عاشقانه نگاه کنند.
روز ولنتاین و من می خواهم به جای آن که بالا باشم از دیگر ویژگی های برجسته این شخصیت هستند – اولی تصویری میانه رو از شخصیتی با “چهره ای ریز” و “دستان خراب” است. دومی ، یک آهنگ ضد جنگ خشمگین است.
Heat نزدیک تر ، نمونه ای درخشان از بهترین و شجاع ترین موسیقی دان 40 سال گذشته ما است که غیر قابل تعویض است. پر است از آوازهای دور از هم ، سر و صداهای شوم و انفجار ، تارهای تند و شعر آزار دهنده ، امپرسیونیستی.
با تمام شفافیت و عدم پاسخ آسان که از این شیک ترین و خلاق ترین هنرمندان امیدوارید ، این بازگشت پیروزمندانه ، تقریباً سرسختانه است. نوآورانه ، تاریک ، جسورانه و خلاقانه ، آلبومی است که فقط دیوید بووی می تواند بسازد.